لطف بینهایت خدا به گنهکاران و دادن فرصت بازگشت به آنها
حضرت یونس ـ علیه السلام ـ وقتی كه در شكم ماهی بزرگ قرار گرفت در همان جا دل به خدا بست و توبه كرد، خداوند به ماهی فرمان داد، تا یونس را به ساحل دریا ببرد و او را به بیرون دریا بیفكند. یونس هم چون جوجه نوزاد و ضعیف و بیبال و پر، از شكم ماهی بزرگ بیرون افكنده شد، به طوری كه توان حركت نداشت. لطف الهی به سراغ او آمد، خداوند در همان ساحل دریا، كدوبُنی رویانید یونس در سایه آن گیاه آرمید و همواره ذكر خدا میگفت و كم كم رشد كرد و سلامتی خود را باز یافت.در این هنگام خداوند كرمی فرستاد و ریشه آن درخت كدو را خورد و آن درخت خشك شد.خشك شدن آن درخت برای یونس، بسیار سخت و رنج آور بود و او را محزون نمود. خداوند به او وحی كرد: چرا محزون هستی؟ او عرض كرد: «این درخت برای من سایه تشكیل میداد، كرمی را بر آن مسلّط كردی، ریشهاش را خورد و خشك گردید.» خداوند فرمود: تو از خشك شدن یك درختی كه، نه تو آن را كاشتی و نه به آن آب دادی غمگین شدی، ولی از نزول عذاب بر صد هزار نفر یا بیشتر محزون نشدی، اكنون بدان كه اهل نینوا ایمان آوردهاند و راه تقوی به پیش گرفتند و عذاب از آنها رفع گردید، به سوی آنها برو.
و به نقل دیگر: پس از خشك شدن درخت، یونس اظهار ناراحتی و رنج كرد، خداوند به او وحی كرد: ای یونس! دل تو در مورد عذاب صد هزار نفر و بیشتر، نسوخت ولی برای رنج یك ساعت، طاقت خود را از دست دادی.یونس متوجه خطای خود شد و عرض كرد:
«یا رَبِّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ؛ پروردگارا، عفو تو را طالبم، و درخواست بخشش میكنم.»