به انتظار بر خیزم
04 مرداد 1396 توسط الهام
اگر باور كنیم كه غیبت فاصله زمانی یا مکانی نیست، بلكه تفاوت بیش از حـَـد ارتفاع روح ما با “روح او” ست، آنگاه همه چیز فرق خواهد كرد.
آنگاه بین تو و مولایت فقط پنجرهای كِدر و مات باقی میماند که نامش میشود…
“غیـبـت”
و تو میدانی كه او آنسو ایستاده است،
و تو بَر این دوریِ نزدیک حسرت میخوری، رنج میكشی و این رنج میشود…
“انتظار”
آنگاه میاُفتی به جان پنجره تا بازش كنی و اگر نتوانستی حداقل یك روزنه كوچك از پنجره را از كُدورت و آلودگیها پاك كنی.
و این میشود…
“به انتظار برخواستن”
به انتظار او نشستن خطای بزرگیست
باید به انتظارش بـرخـیـزیـم!
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج