عشق مکتب

حوزه علمیه الزهرا (سلام الله علیه) کازرون
  • خانه 
  • صیاصت های  غلط 
  • تماس  
  • ورود 

چه کنیم تا در دنیا راحت زندگی کنیم؟

28 مرداد 1396 توسط الهام

پاسخ : قرآن می‏فرماید: 

لکیلا تاسوا علی ما فاتکم  و لا تفرحوا بما آتاکم … 

( سوره حدید، آیه ۲۳)
آن گونه باشید که اگر چیزی را از دست دادید، تاسف نخورید و اگر چیزی به شما دادند، شاد نشوید.  راستی آیا می‏شود انسان اینگونه متعادل باشد که دادن‏ها و گرفتن‏ها در او اثری نگذارد؟!!!

  1. کارمند بانک، یک روز مسئول دریافت پول مردم می‏شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم می‏شود. نه آن روزی که پول می‏گیرد خوشحال است و نه آن روزی که می‏پردازد، ناراحت. زیرا او می‏داند هر دو روز، امانتداری بیش نبوده است….
  2. برای لاستیک تراکتور،حرکت در زمین هموار و غیر هموار یکسان است، ولی برای لاستیک دوچرخه، تفاوت دارد.
  3. نشستن و برخاستن یک گنجشک، روی شاخه گل اثر می‏گذارد ولی روی درخت تنومند، اثر چندانی ندارد. آری،انسان‏های بزرگ به خاطر سعی صدری که دارند، مسایل جزئی در روح آنان اثر چندانی ندارد.
  4. امام حسین (ع) ظهر عاشورا در برابر دهها تیر که به سویش رها شد و ده ها داغی که دید، نماز با حال و خشوعی خواند، در حالی که کوچک‏ترین حرکت، ما را از نماز یا خشوع باز می‏دارد.
 نظر دهید »

عشق زلیخا

27 مرداد 1396 توسط الهام

آیه‌ها توی ماجرای عشق زلیخا به یوسف یک عبارت دقیق دارند، که فارغ از خطا و گناه فاحش زلیخا توی آن ماجرا، برای من یک عبارت لطیف و دوست‌داشتنی‌ست. قرآن آن عشق عجیب را با قَد شغفها حبّاً روایت می‌کند.شغاف بر وزن حجاب و نزدیک به همان معنی‌ست؛ یکی از لایه‌ها و پرده‌های قلب. بعضی‌ گفته‌اند یعنی جلد و لایه بیرونی قلب. بعضی گفته‌اند یعی سویداء و باطن قلب. فرقی نمی‌کند؛ در هر حال یعنی این عشق از لایه‌های بیرونی قلب زلیخا گذشت و به عمق‌ش رسید.  توی یکی از موسوعه‌های قرآنی در مقابل عبارتِ قد شغفها حبّاً آمده:

 «حرق حبّه شغاف قلبها حتّی وصل الی الفؤاد»؛ یعنی این عشق، پرده قلب زلیخا را سوزاند و به فؤاد رسید؛ به درونی‌ترین لایه‌های قلبش. به اعماق جانش. یعنی عشق یوسف تا عمق جانِ زلیخا رسوخ کرد 

 نظر دهید »

سود عبادت 

26 مرداد 1396 توسط الهام

روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه‌السلام آمد و گفت: ای موسی علیه‌السلام خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی علیه‌السلام گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود.  می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی‌نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هرلحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم.

و مَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف آیه 36)

 الانوارالنعمانیه

 2 نظر

مسیر 

23 مرداد 1396 توسط الهام

بسمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیمِ

یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ

راهش فقط این است که یک مسیر تعریف کنیم و همه بردارهای زندگی‌مان را توی آن مسیر یکی کنیم، به هم برسانیم. درس و مشق و کار و زندگی‌.برای همه‌شان فقط قرار باشد یکی را راضی نگه داریم. برای همه‌شان کارفرما یکی باشد. مزد را هم همان یکی بدهد. شرک، بردارها را ناهمسو می‌کند. موازنه را به هم می‌ریزد. راهش فقط توحید است. فقط یک‌خدایی‌ست؛ به معنای واقعی‌ش.

 نظر دهید »

مراقب چشمانمان باشیم 

20 مرداد 1396 توسط الهام

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ…

ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ با ایمان ﺑﮕﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺣﺮﺍم ﺍﺳﺖ ﻓﺮﻭ ﺑﻨﺪﻧﺪ…

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ..

ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺣﺮﺍم ﺍﺳﺖ ﻓﺮﻭ ﺑﻨﺪﻧﺪ…

آیات ۳۰ و ۳۱ سورهٔ نور

چشمان انسان به سرعت بدعادت میشوند، عادت به دیدنِ نامحرم بسیار ناپسند و بد عاقبت است، چه در فضای واقعی و چه در مجازی! در  بانوان این مسئله آثار سوء زیادی را به همراه دارد.یکی از آثارش ، شیفته شدن ، دلبسته شدن که بخاطر طبعشان اتفاق می افتد! حالا جدای از فضای واقعی ،صحنه های ناپسندی در فضای مجازی دیده شده،آن هم بین مذهبی ها ! داداش خوشگلم ، داداش خوشتیپم،بسیار زیبا هستین ، شبیه شهدا نورانی هستین ، خوشبحالتون برادر با چهره زیباتون و . تعدادی از نظراتیه که از بعضی خواهران مذهبی مشاهده شده که واقعاً در شان یک بانوی مسلمان نیست!و همینطور بالعکس از سمت آقایون مذهبی ! ازجمله اظهار نظر در مورد تصاویر پروفایل خواهران و گفتن جملاتی از قبیل چادر و حجاب چقدر به شما می آید و اظهار محبت های پوشالی پشت ظاهر دین  … یا حضور در گروه های مختلط به ظاهر مذهبی…چگونه یک مومن به خود اجازه می دهد در مورد نامحرم اظهار نظر کند نامحرم در فضای مجازی و واقعی تفاوتی ندارد…نامحرم نامحرم است…همانطور که همکلامی و بگو و بخند با نامحرم در فضای واقعی حرام است در مجازی هم به همین شکل هست.فضای مجازی هم محضر خداست.مراقب باشیم! شیطان به یک باره وارد نمیشود بلکه کم کم دین انسان را می گیرد…آیه قرآن اشاره دارد که حتی از وسوسه های شیطان(خطوات) هم پرهیز کنید…

ان شاء الله عاملِ به دستورات خداوند باشیم.‌..

 2 نظر

آرام قلبم 

18 مرداد 1396 توسط الهام

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلین…

گاهی این درگیری‌ها و روزمرگی‌های زندگی دنیایی،  حتّی فرصتِ این‌که آدم دو دقیقه بی‌دغدغه بنشیند و با دوستی، رفیقی، عزیزی خلوت کند و گپ بزند را به آدم نمی‌دهد.گاهی جمعی که دوست داری میانش باشی، به حرف لغو و گناه کشیده می‌شود و ناخواسته ردّ ناخوشی‌اش روی روانِ آدم می‌ماند. گاهی کدورت و دل‌خوری - بی‌آن‌که بخواهی- میانه‌ی تو و یار غاری را به هم می‌زند. تحفه‌ی دنیاست این‌ها؛ شیطنت شیطان. خوب است که توی بهشت می‌شود بی‌هیچ دغدغه و نگرانی نشست و با بنده‌های خوبِ خدا حرف زد. من دلم می‌رود برای این آیه که می‌گوید بهشتی‌ها اخواناً روی تخت‌هایی روبه‌روی هم تکیه‌ داده‌اند.

 هیچ دل‌خوری و کدورتی هم میانشان نیست. نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ. حرفِ بیخود و لغو و گناه هم نمی‌زنند. لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا کِذَّاباً (نبأ/ 35) حرف‌شان حرفِ خوب و سالم و پاک است. الّا قیلاً سلاماً سلاماً. (واقعه/ 26).

کارِ آیه‌های بهشتی همین است انگار که دلِ آدم را هوایی کنند برای آن تجربه‌ی ناب؛ زندگیِ جاودانه توی آن باغِ بی‌نظیر با همه‌ی آدم‌هایِ دوست‌داشتنی.

 2 نظر

بهشت 

18 مرداد 1396 توسط الهام

لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها

اولین تصویری که توی قرآنت از بهشت به من داده‌ای درخت‌های انبوه و نهرهای روان است. «جنّه» یعنی جایی که از بس درخت‌های درهم تنیده دارد، زمینش پیدا نیست.بعد این تصویر را با خالدینَ فیها کامل‌تر کرده‌ای. با جاودانگی. همان میلِ همیشگیِ من برای مانایی و بقاء. بهشتِ تو دیگر اضطرابِ تمام‌شدن و فناشدن و از دست‌دادن ندارد. تهِ دلِ آدم را خالی نمی‌کند از لذّت‌های گذرای تمام‌شدنی.

 با این‌همه گاهی هم اگر فکر کنم توی آن لذّت‌های معقول، ملال و خستگی و یکنواختی، دل‌زده‌ام کند، دوباره آیه آورده‌ای برایم که لا یَمَسُّهُمْ فیها نَصَب (حجر/ 48).

 آن‌جا، جایِ خستگی و ملال هم نیست.باغِ لذّت‌هایی که ملال‌آور نیستند و می‌شود برایِ همیشه آن‌جا ماند؛ باید جایِ خواستنی‌ ای باشد این باغِ جاودانه‌ی تو.

 نظر دهید »

نفاق

16 مرداد 1396 توسط الهام

ریشه اش از همین سه حرف می آید: نون، فاء ، قاف…خیلی ساده بود نه؟

اما همه مسئله از همین جا شروع می شود. آنقدر آمدند و رفتند و مسلمانها از جماعتشان ضربه خوردند که هی تند و تند آیه نازل شد که دستهایشان رو بشود. آخرش هم پیامبرِ خدا روزهای آخرِ عمرشان مدام می گفتند:من نگرانِ شما از بابتِ مشرکان نیستم، ترسم برای شما از منافق است که از زبانش علم می ریزد!!!(ولی در دلش کفر و جهل است)، حرفهایی می زند که برای شما دلپذیر است اما کارهایش زشت و ناپسند.

“سفینه البحار/ج ٢/۶٠۶”

 2 نظر

نفاق

11 مرداد 1396 توسط الهام

اِذا جاءَکَ المنافقون قالوا نَشهَدُ اِنَّکَ رَسولُ الله…

می آمدند خدمت حضرت رسول 

و می گفتند: ما شهادت می دهیم تو پیامبرِ خدایی. قالوا نشهد انّک لرسول الله. پشتِ‌سرشان آیه می آمد که دروغ می گویند، حرفشان از روی ایمانِ واقعی نیست. 

حرف و عملشان، حرف و قلبشان یکی نیست…اینجا برای خوشایندِ تو جملاتی می گویند و برای خوشایند دشمنان تو جملاتی علیه تو…

آنقدر دلشان با زبانشان هماهنگ نبود که خدا هم پیامدهای نفاق را توی قلب هایشان باقی گذاشت. فطبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون…مرضی که توی دلهایشان بود را خدا زیاد کرد: فزادهم الله مرضاً…

اصلاً برای همین هم هست که دیگر قدرتِ تشخیص حق از آنها گرفته می شود.

 نظر دهید »

آیا خدا برای بنده اش،کافی،نیست ؟!

06 مرداد 1396 توسط الهام

ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺑﯿﻔﮕﻨﻨﺪ،

ﯾﻮﺳﻒ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ! ﯾﻬﻮﺩﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ؟! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ

ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ…! ﯾﻮﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ

ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ با ﻣﻦ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﺪ،

ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ…!

ﺍﯾﻨﮏ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻂ ﮐﺮﺩ،ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ

ﮐﻪ"ﻧﺒﺎﯾﺪ جز خدا ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﻨﺪﻩﺍﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩ…”

ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ؟

اَلَیْسَ اللهُ بِکافٍ عَبْدِه

ﺳﻮﺭﻩ ﺯﻣﺮ، ﺁﯾﻪ۳۶

 نظر دهید »

وقتی مردم بخواهند 

29 تیر 1396 توسط الهام

إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ…
نشست روی صندلی، پشت تریبون. گفت: «من توی دهن این دولت می‌زنم، من دولت تعیین می‌کنم، من به پشتوانه‌ی این ملت دولت تعیین می‌کنم». مردم باورش کردند. توی دهنِ دولتِ قبلی زد. به پشتوانه‌ی ملتش، دولت تعیین کرد. خدا راست گفته بود؛ تا یک ملت خودشان نخواهند، سرنوشتشان عوض نمی‌شود.

امروز اگر بر همان عهد نباشیم 

می شویم مثل قوم نوح و شعیب و بقیه ی پیامبرها 

خدا جای مان را با قوم دیگری عوض می کند.

مثلا همین مردم جنوب لبنان…

حواسمان باشد خلاصه

نشان داده ایم که بلدیم اشتباه کنیم

مثلا در انتخاب هایمان…

 نظر دهید »

دار و ندارم یک دل است 

29 تیر 1396 توسط الهام

ولا تَمشِ فی الارضِ مَرَحا…

من!!

نه قدّم به كوه ها مي رسد

نه مي توانم زمين را برايت بشكافم

و نه حتي بلدم خووب راه بروم

اما

دلي دارم كه گاهي پرنده مي شود و

دورت مي گردد!!

عنوان: سوره مبارکه اسرا آیه ۳۷

 نظر دهید »

وقتی مردم بخواهند 

29 تیر 1396 توسط الهام

إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ…

شعیب به اهالیِ مدین انذار داد. گفت که کم‌فروشی نکنند. مردمش گفتند تو را خیلی کم و ناچیز می‌بینیم! باورش نکردند. صیحه‌ی آسمانی آمد و همه‌شان هلاک شدند.

همیشه‌ی تاریخ همین بوده. آرزوی همه‌ی رهبرانِ الهی، اقامهِ شریعت الهی بوده، مردم‌ که همراهی‌شان نکردند، آرزویشان به باد رفت. این هم یکی از همان قانون‌های خداست که تا مردم خودشان نخواهند، چیزی عوض نمی‌شود. وگرنه خدا برای اقامه‌ی دینش معطل مردم نیست.

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

عشق مکتب

بسم الله الرحمن الرحیم ای ﺯﺩاﻳﻨﺪﻩ اﻧﺪﻭﻩ ﻭ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻏﻢ اﻯ ﺭﺣﻤﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻟﺶ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺖ ﻭ اﻧﺪﻭﻩ ﻣﺮا ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺳﺎﺯ ﻭ ﻏﻢ ﺩﻟﻢ ﺭا ﺑﺰﺩاﻯ اﻯ ﻳﮕﺎﻧﻪ اﻯ ﻳﻜﺘﺎ اﻯ ﺑﻰ ﻧﻴﺎﺯ اﻯ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻧﺰاﺩﻩ اﻯ ﻭ ﺯاﺋﻴﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ اﻯ ﻭ ﻛﺴﻰ ﻫﻤﺘﺎﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺮا ﺣﻔﻆ ﻛﻦ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺎﻛﻰ ﺁﺭ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻳﻢ ﺭا ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻦ. سلامتی و فرج مولا صاحب الزمان صلوات
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • برادری
  • شهدا
  • سخن بزرگان
  • حدیث
  • بهانه
  • مهدویت
  • سیاسی
  • آیه نوشت
  • شهید نوشت
  • مهارت های زندگی
  • داستان نوشت
  • مناسبت
  • عکس نوشت
  • تربیت کودک

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس